تجزیه و تحلیل کششجبرانی واکه در گونههای کردی ایلامی با تکیه بر تحلیل مورایی
author
Abstract:
مقالۀ حاضر به بررسی فرایند کشش جبرانی واکه در گونههای کردی ایلامی با تکیه بر تحلیل مورایی میپردازد. در نظریة مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایة واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایة مورایی صورت میگیرد. کشش جبرانی در این گونهها تنها به دلیل حذف همخوان رخ میدهد و همخوانهای /?/,/j/,/h/ همخوانهای مورایی هستند که در پی حذف آنها کشش واکه اتفاق میافتد. بدین منظور، بیست گویشور انتخاب شده و از طریقِ پرسشنامه با آنها مصاحبه به عمل آمده است. بهعلاوه، نگارنده نیز خود گویشورِ گونۀ کردیِ فیلی و آشنا به سایر گونههاست. بر این اساس، پژوهش حاضر در مجموع ششصد داده را مورد بررسی قرار داده است که با توجه به محدودیت حجم مقاله دادههای بارز را به عنوان نمونه ارائه کرده است. دادههای مورد بررسی بر مبنای الفبای آوانگار بینالمللی آوانویسی شدهاند. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفیـ تحلیلی است. برخی از مهمترین دستاوردهای پژوهش عبارتند از: 1. انگیزه اصلی فرایند کششجبرانی حفظ وزن مورایی کلمه است که تحلیل خطی در نشان دادن آن ناتوان عملکرده و در تحلیل غیرخطی مورایی، این لایهها به خوبی نشان داده شدهاند. بنابراین، میتوان گفت نظریه مورایی از کارایی کافی برای توصیف فرایند کشش جبرانی در دادههای کردی ایلامی برخوردار است؛ 2. تنها سه همخوان /x/ ، /φ/ ، /h/حامل وزن هجایی هستند که حذف آنها منجر به کششجبرانی واکه میشود؛ 3. هجاهای گونههای کردی ایلامی حداکثر میتوانند سه مورایی باشند. 4. در گونههای کردی ایلامی، حذف همخوانهای مورایی بعد از واکههای کشیده سبب تغییر ماهیت واکه میشود.
similar resources
تحلیل مورایی کشش جبرانی واکه در گویش کردی سورانی
این مقاله کشش جبرانی واکه را در گویش کردی سورانی بررسی میکند. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت میگیرد. دو نوع کشش جبرانی در این گویش تشخیص داده شده است: اول کشش جبرانی واکه ناشی از حذف همخوان و دیگری کشش جبرانی ناشی از حذف واکه. در این گویش، چهار همخوان مورایی / Ö /،/ h /،/ ð / و/ x / تشخیص داده شده است. این مقاله نشان مید...
full textتحلیل مورایی کشش جبرانی واکه در گویش کردی سورانی
این مقاله کشش جبرانی واکه را در گویش کردی سورانی بررسی می کند. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت می گیرد. دو نوع کشش جبرانی در این گویش تشخیص داده شده است: اول کشش جبرانی واکه ناشی از حذف همخوان و دیگری کشش جبرانی ناشی از حذف واکه. در این گویش، چهار همخوان مورایی / ö /،/ h /،/ ð / و/ x / تشخیص داده شده است. این مقاله نشان می دهد...
full textمقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure
کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...
full textبررسی نظام مطابقه در کردی ایلامی
زبانها از سه سازوکار برای بازنمایی نقشهای دستوری استفاده میکنند که عبارتاند از ترتیب سازهها، حالتنمایی و مطابقه. در پژوهش حاضر نظام مطابقه و عوامل مؤثّر بر آن در کردی ایلامی بررسی شده است. برای انجام این کار، از روش توصیفی، مصاحبه و ضبط صدای گویشوران بومی بهمنظور استخراج دادههای لازم استفاده شده است. عوامل مؤثّر بر مطابقه که گیون (2004) آنها را بیان کرده است و همچنین روش کار دبیرمقدم (13...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textMy Resources
Journal title
volume 5 issue 7
pages 107- 89
publication date 2018-03-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023